رسانه کلیک – شکست تنها کلمه ای است که صاحبان تجارت و کسب و کار از آن واهمه دارند. تمام کارآفرینان موفق و بزرگ در طول مسیر طعم ورشکستگی را چشیده اند، اما دست از تلاش کردن برنداشته و با پشتکار کار خود را دوباره شروع کردند.
گاهی با وجود همه تلاش ها، کارها با شکست رو به رو می شود. اگر به بسیاری از افراد موفق امروز نگاه کنید متوجه می شوید که با داشتن تمام خصوصیات موفقیت آمیز، شکست هایی در حد ورشکستگی را در کارنامه کاری خود دارند. ولی به سرعت روی پای خود ایستاده اند و از آن شکست درس گرفته اند.
این را همیشه به یاد داشته باشید که بعد از هر شکست با قدرت هر چه تمام تر از جا برخیزید و کار را دوباره شروع کنید. استواری و ثابت قدمی شما در میزان اعتماد و ایمانی که به خود دارید، نهفته است. به خاطر بسپارید که اگر استوار باشید هیچ چیز شما را نمی تواند متوقف کند.
اگر قصد دارید کسب و کاری نو راه بیندازید و اهداف بلند مدت خود را دنبال کنید. این نکته را همیشه در نظر بگیرید که برای موفقیت و رسیدن و اهداف ایجاد یک کسب و کار و تجارت تنها راه حل نیست و تصور نکنید اگر در راه اندازی آن بسیار موفق عمل کردید؛ پس دیگر مشکلی ندارید و یک کارآفرین حرفه ای شده اید.
در واقع اگر بتوانید همانطور که در ایجاد کسب و کارتان موفق شدید هنگام ورشکستگی و شکست هم بتوانید شرکت و کار خود را دوباره به حالت اول برگردانید، آن موقع است که از شما به عنوان یک قهرمان حرفه ای نام می برند.
اکوئیفاکس (Equifax) یک شرکت سهامی عام و یک مرکز اعتبارسنجی برای بررسی سابقه بانکی و اعتباری و گزارش دهی به مشتریان است. این شرکت یکی از سه مؤسسه اصلی اعتبارسنجی در ایالات متحده آمریکا است و جمعآوری اطلاعات در مورد بیش از ۸۰۰ میلیون شخص و بیش از ۸۸ میلیون کسب و کار در سراسر جهان را برعهده دارد.
شرکت اکوئیفاکس به عنوان یکی از سه آژانس برتر که در رابطه با اعتبار مصرف کنندگان در آمریکا گزارش می دهد پس از آنکه مورد هجوم هکرها قرار گرفت و اطلاعات شخصی 143 میلیون از مشتری هایش لو رفت، تمام تلاشش را کرد تا بتواند این رخنه اطلاعاتی مشتریانش را دوباره بازگرداند و هرگز ناامید نشد.
از این نمونه های شکست و ناامیدی و دوباره بازگشتن به رونق در کسب و کار می توانید از زبان کارآفرین های موفق زیاد بشنوید و مطمئنا همه آن ها پاسخی مشترک دارند. در حقیقت همه آن ها در زمان شکست و سقوط مجبور شدند دیدگاه جدیدی را مد نظر قرار داده و رویکرد تازه ای را در پیش بگیرند که بتوانند تجارت خود را احیا کنند و پایه های آن را قوی تر کنند.
به گفته یکی از کارآفرین هایی که شرکت ورشکسته خود را از منجلاب نجات می دهد اولین اقدام پس از شکست در تجارت این است که به فکر دوباره برگشتن و شروع کردن بیوفتید و هرگز تسلیم نشوید. این کارآفرین بیان می کند هنگامی که شرکتش سقوط می کند تصمیم می گیرد از تمام شیوه های تبلیغاتی سنتی دوباره استفاده کند و متوجه شده که شرکت نیاز به بازنگری دارد پس دست به کار می شود و دوباره تمام تبلیغات خود را شروع می کند و نیازهای مشتری ها را در نظر می گیرد.
این کارآفرین بیان می کند تغییر همیشه اجتناب ناپذیر است وی در ادامه سخنانش می گوید با اینکه خیلی سال هاست که از آن شکست ناگوار می گذارد اما همیشه این را به یاد دارم که باید به سختی ها پاسخ داد. در حقیقت بکاربردن شیوه های نوین برای جلب رضایت و اعتماد مشتری ها به من کمک کرد تا شرکت را از ناکامی به سوی موفقیت دوباره بکشانم.
با مشتریان بزرگ خود دوباره ارتباط برقرار کنید و به آنها بگویید که قرار نیست شما از این بازی خارج شوید. اجازه دهید بدانند که مشکلی وجود دارد و آنها را در جریان اصلاحات در حال انجام قرار دهید تا مشکل را برطرف کنید.
این کارآفرین همچنین بیان می کند پس از اینکه شیوه ها و مدل تجارت خود را تغییر دادم به دومین مسئله ای که پرداختم نیاز مشتریان بود. در حقیقت با نظرسنجی که در وب سایت خود گذاشته بودم متوجه شدم مشتریانم روی کدام موضوعات تمرکز دارند و برایشان حائز اهمیت است. با فهمیدن نیازهای مشتری می توانید اهداف خود را به سوی آن ها سوق دهید و خواسته های آن ها را بهتر از قبل برطرف کنید.
سومین اصلی مهمی که باید برای بازگشتن دوباره کسب و کار در نظر بگیرید این است که مشتری های قدیمی خود را با عرضه محصولات با کیفیت ثابت نگه دارید. این را همیشه در نظر بگیرید که پس از جلب اعتماد مشتری باید مثل گذشته انتظارات آن ها را برآورده کنید تا احساس نکنند فریب خورده اند و تصمیم بگیرند جایی دیگر تجارت کنند.
چهارمین نکته ای که باید به آن پرداخت این است که برای دوباره ساختن کسب و کار پس از ورشکستگی نیازی نیست که با فروشندگان یا شرکت های بزرگ وارد مذاکره شوید بهتر است کار خود را با شرکت ها کوچک شروع کنید مطمئنا آن ها وضعیت شما را خیلی بهتر درک می کنند و فرصتی برای مشارکت با شما می دهند. این را همیشه در نظر بگیرید که مسیر را به تنهایی طی نکنید. مشورت کردن با افراد دیگر و کارکنان خود می تواند کمک بسیاری به شما کند و باعث می شود از ایده ها و نظرات مختلفی استفاده کنید.
بر مبنای گزارشی که از مرکز اطلاعات شبکهی اینترنت چین (CNNIC) منتشر شده است، شمار افراد این کشور که به اینترنت دسترسی دارند، ۸۰۲ میلیون نفر گزارش شده است. این سازمان که یکی از شاخههای وزارت صنعت و اطلاعات و نیز مسئول کنترل کد ملی cn. کشور چین است، تخمین زده است ۲۹.۶۸ میلیون کاربر چینی در نیمهی دوم سال ۲۰۱۸ برای اولین بار به اینترنت راه یافتهاند.
در برخی گزارشها، تعداد کاربران اینترنت ایالات متحده آمریکا در حدود ۳۰۰ میلیون نفر تخمین زده شده است؛ براساس گزارش Bloomberg، تعداد کاربران اینترنت چین از مجموع جمعیت ژاپن، روسیه، مکزیک و ایالات متحدهی آمریکا نیز بیشتر است.
آمار جدید میزان پذیرش اینترنت در کشور چین را ۵۷ درصد نشان داده است که در این میان ۷۸۸ میلیون نفر آنها کاربر موبایل گزارش شدهاند. این میزان برابر ۹۸ درصد کل کاربران اینترنت چین است و نشاندهندهی میزان اهمیت موبایل در این کشور است. سایر نکات مهم و قابل توجه این گزارش عبارتند از:
رشد اینترنت چین همچنین دولت چین را تحت فشار قرار داده است تا سیاستهای خود را برای کنترل اطلاعات آنلاین، حفظ کند.
بر همگان آشکار است که سرویسهای غربی مانند توییتر و فیسبوک در کشور چین غیرقابل دسترس هستند، اما دولت چین سرویسهای محلی خود از جمله Toutiao که توسط شرکت رسانهای جدید بایتدنس (ByteDance) اجرا شده را تحت فشار قرار داده است. این شرکت درحالحاضر از سرمایهگذاران افزایش سرمایه به ۲.۵ تا ۳.۵ میلیارد دلار را خواستار شده است. به بایت دنس دستور داده شد تا اپلیکیشن خبری خود را مسدود کند؛ در همان حین چهار اپلیکیشن مشابه به علت توهین به مقامات از اپاستور و گوگلپلی حذف شدند. بایتدنس با دوبرابر کردن تیم کنترل محتوا و توسعهی سیستمهای قدرتمندتر برای بررسی محتوا به این دستور واکنش نشان داد.
اپل نیز در موقعیت نابسامانی قرار دارد. این شرکت گزارش کرده که بهتازگی هزاران اپلیکیشن را از اپاستور چین پاکسازی کرده است. اپل در سال گذشته بیش از ۵۰ اپلیکیشن فیلترشکن را که میتوانند برای دور زدن سیستم سانسور اینترنت چین استفاده شوند، از اپاستور حذف کرد؛ زیرا این اپلیکیشنها در چین غیر قانونی هستند.
فیسبوک قصد دارد افرادی را که با یکدیگر نقاط مشترک دارند، از طریق بخشی جدید به نام Things in Common به کاربران معرفی کند. این شرکت روز یکشنبهی هفتهی جاری این خبر را اعلام کرد و توضیح داد که ویژگی یادشده در بخش نظرات نمایش داده خواهد شد.
نحوهی کارِ قابلیت فوق به این شکل است که بهعنوان نمونه، هنگامی که مکالمات عمومی افراد در بخش نظرات را مطالعه میکنید، فیسبوک افرادی را که با شما نقاط مشترک دارند و در بخش نظرات پیامی درج کردهاند، هایلایت میکند؛ بنابراین ممکن است در پایین نامِ یک کاربر با جملهی «هر دوی شما در دانشگاه تهران درس خواندهاید» یا «هر دوی شما در شیراز زندگی میکنید»، مواجه شوید.
از دیگر مواردی که فیسبوک آنها را در این بخش اطلاعرسانی میکند، میتوان به عضویت در گروه مشترک و همکار بودن در یک شرکت اشاره کرد. طبق گفتهی مسئولان این غول اینترنتی، آنها از طریق این قابلیت قصد ایجاد جرقهای را داشتند تا مکالماتِ جدیدی با افراد غیرآشنا آغاز شود.
طبق گفتهی فیسبوک، فعلاً این قابلیت بهصورت محدود تنها در ایالات متحده آمریکا آزمایش میشود؛ آنها بهغیر از این مورد، هیچگونه اطلاعات اضافی دربارهی برنامههای آیندهی خود ارائه نکردند.
سخنگوی این شرکت طی بیانیهای عنوان کرد:
آگاهی پیدا کردن از نقاط مشترک به ارتباطات مردم کمک میکند. ما در حال آزمایش بخش جدیدی با نام «Things in Common» هستیم که در قسمت بالای کامنتِ افرادی که شما با آنها دوست نیستید؛ اما احتمالاً نقاطِ مشترکی با آنها دارید، به نمایش درمیآید.
این آزمایشات بهدنبال تلاشهای فیسبوک، توییتر و یوتیوب برای اصلاح و پاکسازی پلتفرمهای خود از آزار و اذیتهایی است که این روزها بسیار دربارهی آن میشنویم؛ بنابراین هایلایت کردنِ نقاط مشترک میتواند جرقهی شکلگیری گفتگوهای اجتماعی جدیدی را ایجاد کند.
فیسبوک بهعنوان بزرگترین بازیگر در حوزهی شبکههای اجتماعی، پلتفرم خود را بهصورت مداوم شامل بازنگری و اصلاحات میکند؛ با این حال ویژگی تازهی فوق، دید بهتری از اطلاعات فیسبوک دربارهی کاربرانش به ما میدهد.
موضوع دیگری که در مدتِ اخیر سروصدای بسیاری کرده، نشر اخبار دروغین در شبکههای اجتماعی است که میتوانند به روند حرکت یک جامعه سمتوسو دهند. حال باتوجه به اهمیت این موضوع، ویژگیهای جدیدی که به شبکههای اجتماعی راه مییابند، مسلماً با حساسیت بیشتری بررسی میشوند تا شرایط سوءاستفاده از نقطهنظر امنیتی از بین برود.
طبق گفتهی Facebook، تنها اطلاعاتی که کاربران اجازهی نشرِ آنها را دادهاند، در این بخش نمایش داده میشوند؛ بنابراین اگر شخصی محل زندگی خود را مخفی کرده باشید، در قسمت Things in Common نیز نشان داده نخواهد شد.
در سال ۲۰۱۵، موتور جستجوی بینگ مایکروسافت به دستاورد بیسابقهای رسید: ارتباط قوی. به نقل از comScore بینگ با داشتن سهم ۲۰ درصدی از جستجوی ایالاتمتحده با گوگل به رقابت پرداخت؛ برندی که از نام آن بهعنوان مترادفی برای جستجو استفاده میشد.
در سال ۲۰۱۸، بینگ تصمیم گرفت موفقیتهای سابق خود را تکرار کند و دلیل آن هم از بین رفتن کیفیت آن بود. در گذشته چهار دلیل خوب برای استفاده از بینگ بهجای گوگل وجود داشت. بینگ در زمینههایی مثل اخبار، جستجوی پستهای شبکههای اجتماعی در توییتر، پژوهشها و سفرنامهها و چند مورد دیگر مزیتهای زیادی داشت؛ اما بهمرور زمان، کارایی خود را از دست داد. البته بهعقیدهی مدیران مایکروسافت، بینگ دچار افت کیفیت نشده است؛ اما این افت کیفیت را با چند دلیل میتوان اثبات کرد.
فرض کنید یک کلمهی یکسان را در بینگ و گوگل جستوجو کنید: ThinkPad، سری نمادین نوتبوک لنوو. تب news از هر دو موتور جستجو امکان مشاهدهی اخبار مرتبط را فراهم میکند. این دو تب با عناوین Google News و Bing News در دو موتور جستوجو مشخص شدهاند. تفاوتهای عمدهای بین نمایش اخبار بینگ و گوگل وجود دارد. برای مثال گوگل اخبار جدید در یک دسته قرار میدهد.
گوگل ازنظر تراکم اطلاعات در بخش اخبار، بهتر از بینگ عمل میکند
طراحی صفحهی وب بینگ به شکل مرور بینهایت است و نیاز به کلیکهای اضافه را از بین میبرد که در نوع خود یک مزیت است؛ اما سه لینک پائین صفحه در بخش trending on Bing در مورد اخبار جهان و سیاست هستند و هیچ مطلب مرتبطی در مورد ThinkPad را نمایش نمیدهند. برای رفتن به صفحهی بعدی در Google News تنها یک کلیک لازم است و تمام اخبار مرتبط در این صفحه ظاهر میشوند. بینگ در این مثال برای جستجوی Thinkpad، مطلبی غیرمرتبط را در مورد جرائم آتلانتا نمایش میدهد.
جستجوهای عمومی عناوین خبری هم بین این دو موتور جستجو بسیار متفاوت هستند. برای مثال در جستجوی اخبار قدیمی مثل hachman snapdragon 850 pcworld نتیجهی موردنظر در گوگل ظاهر میشود؛ اما نتیجهی دلخواه در صفحهی اول بینگ نمایش داده نمیشود. این مشکل چند ماه پیش در بینگ دیده نمیشد.
یکی از نقاط ضعف بزرگ بینگ: عدم توانایی برای یافتن اخبار موجود
بر اساس شواهد، بینگ در تلاش است منابع یا نظرات مختلفی را برای اثبات گزارشها ارائه کند؛ اما از طرفی در اهداف اولیه مثل نمایش لینکهای مرتبط شکست خورده است.
جوردی ریباس معاون سازمانی بینگ و محصولات AI مایکروسافت در این مورد میگوید دلیل ناموفق بودن پرسوجوی snapdragon، نقص فنی برق بود که در یکی از مراکز دادهای شرکت رخ داده بود و این نقص فنی عامل اصلی خطا در ادغام فهرست اسناد بود. حالا Microsoft این نقص را برطرف کرده و جستجو به روال عادی خود برگشته و نتایج قابلانتظار را نمایش میدهد.
واکنش ریباس به ادعای افت کیفیت بینگ منفی بود. به عقیدهی او، مایکروسافت در بخشی از فرآیند تست داخلی، میلیونها دلار را برای شرکتهایی موسوم به داورهای مستقل هزینه کرده است؛ داورهای مستقل، سازمانهای تست و پژوهشی هستند که در ازای بررسی نتایج جستجوی بدون نام، پول دریافت میکنند. بهگفتهی ریباس، هر ماه بیش از ۱۰٬۰۰۰ نتیجه که بهصورت تصادفی از گزارشهای جستجو انتخابشدهاند، بررسی میشوند.
ردهبندی هر صفحه در نتایج بینگ به معنی عملکرد مثبت یا منفی آن صفحه است. در مرحلهی بعد، مایکروسافت به جمعآوری امتیازها میپردازد؛ امتیاز مثبت نشان میدهد تعداد بیشتری از صفحات به سود بینگ انتخاب شدهاند و امتیاز منفی نشان میدهد گوگل برندهی رقابت است. بر اساس نمودار گرافیکی ریباس که در اسکایپ به اشتراک گذاشته شد، این معیارها نشان میدهند که مایکروسافت بر اساس امتیازهای ماهانه از تاریخ ۱۶ ژوئن برندهی رقابت است. ریباس با اشاره به آمار ۲۴ درصد از کل ترافیک جستجوی ایالات متحده میگوید:
در طول چند سال، سهم بازار ما افزایش پیدا کرده است و شاهد افزایش ده درصدی کاربران بودهایم. بر همین اساس معتقدیم وضعیت بینگ بهبود پیدا کرده است.
بینگ با ارائهی نوار جانبی و ابزارهای متعدد اتصال به شبکههای اجتماعی به ایستگاهی برای جستجوی شبکههای اجتماعی تبدیل شده بود؛ اما این روزها در رقابت با گوگل به مشکل برخورده است.
برای مثال جستجوی تصویر ذیل را در نظر بگیرید؛ هدف این جستجو، یافتن گویندهی افسانهای رادیودان کریکویی (با وارد کردن عبارت Twitter Don Criqui) است.
بینگ نتایج غیردقیق را نمایش میدهد و بهطورکلی جستوجوی توییتر را نادیده میگیرد. گوگل در این زمینه عملکرد بهتری دارد.
بینگ نتیجهی دقیقی را برای این جستجو نمایش نمیدهد. عملکرد گوگل در این جستجو، متوسط ارزیابی میشود (متأسفانه نه بینگ و نه گوگل نمیتوانند نتیجهای نزدیک به صفحهی فیسبوک Criqui نمایش دهند).
یکی از نقاط قوت بینگ قابلیتهای جستجوی تصویر آن است. برای مثال بهراحتی میتوان تصاویری از نیکول کیدمن را با عباراتی مثل نیکول کیدمن در سن ۲۳ سالگی جستجو کرد (اگرچه ممکن است گوگل حتی تصاویری از سنین کمتر را نمایش دهد)؛ اما گوگل و بینگ امروزه بر سر هوش موتورهای جستجوی خود به رقابت میپردازند و بررسی میکنند موتورها تا چه اندازه میتوانند دقیق و خاص باشند؛ برای مثال در جستجوی دو عبارت دریاچهی برفی در شب و کلاهی در مزرعه، بینگ و گوگل هر دو در عبارت اول عملکرد خوبی دارند؛ اما بینگ در جستجوی عبارت دوم ضعیف عمل میکند.
در این نمونه، جستجوی تصویر بینگ هوشمند نیست
در یک نمونهی دیگر، عباراتی که قبلا وجود آنها اثبات شده بود، در دو موتور جستجو وارد شدند: مرلین مونرو و گروچو مارکس، یا بهطورکلی افراد مشهور مثل DMX and Puppy؛ اما باز هم در این نمونه جستجوی تصاویر گوگل بر اساس هوشمصنوعی (بهجای متادیتا) بهتر از جستجوی بینگ است؛ برای مثال چند سوژهی تصادفی را ترکیب کنید: مثل توپ بیسبال در درخت (basball in tree).
در اینجا مشکلی در جستوی گوگل یا بینگ دیده نمیشود، اما برای افرادی که به دنبال جستجوی دقیق هستند این ضعف مشکلساز خواهد بود.
ریباس با چند مثال ساده و سریع دیگر هم ثابت میکند که بینگ در جستجوی ترکیبی و تصادفی اشیا از جمله سگها و گربهها عملکرد خوبی دارد. بینگ امکان جستجوی داخل عکس را هم فراهم میکند؛ برای مثال میتوانید با مشخص کردن یک شیء داخل تصویر (مثلا گلدان) به جستجوی آن بپردازید.
در این تصویر، نتایج گوگل تطبیق بیشتری با پرسوجوی توپ بیسبال در درخت دارد
بینگ اخیرا با جمعآوری دادههای شخص ثالث، خدمات جامعی را برای بهبود رزرو هتل اجرا کرده است؛ اما قابلیت جستجوی سفر هنوز هم ضعفهایی دارد. برای مثال عبارت flights to Hawaii (پروازها به مقصد هاوایی) را در نظر بگیرید.
برای رسیدن به نتیجه، باید کل صفحه را پائین بروید و تبلیغات غیرضروری را رد کنید
میتوانید یک عبارت ساده، برای مثال پرواز به فرودگاه اصلی هاوایی در هونولولو را جستجو کنید. بینگ و گوگل هر دو فرودگاه مبدأ را از طریق موقعیت مکانی شما نمایش میدهند، تا اینجا همه چیز درست است؛ اما بینگ دو اشتباه دارد: یک، برای بررسی اطلاعات پرواز و هزینهها باید روی دکمهی جستجو کلیک کنید؛ دو، فهرست آبشاری فرودگاه Google.com/flights را نمایش نمیدهد. تنها مزیت بینگ امکان انتخاب تعداد مسافرها است.
نکتهی مهمی که بینگ هنوز متوجه نشده است، رقابت با سایتهای تخصصی جستجوی سفر مثلkayak.com است؛ اما وبسایت گوگل، به اهمیت این موضوع پی برده است و مجموعهای غنی از دادهها را نمایش میدهد. از سوی دیگر، بینگ بهترین پروازها را بر اساس یک مجموعهی مشخص از معیارها نمایش میدهند؛ برای مثال جستجوی پروازها برای نیویورک را در نظر بگیرید.
با جستجو در بینگ یا صفحهی Google flights این نتیجه را میبینید. هر دو موتور جستجو، بهترین پروازها را نمایش میدهند اگرچه گوگل، گزینههای سفارشی بیشتری را نمایش میدهد.
یکی از نکات جالب در مورد جستجوی عبارت ThinkPad در بخش Bing News این بود که نتایج بالاتر، صرفنظر از ورود به حساب بینگ، ثابت بودند. معمولا نتایج سفارشی همیشه هم مفید نیستند. مؤلفان PCWorld به ارزیابی اهمیت نسبتی جستجوی یک عبارت مشخص میپردازند که به روش گمنام و بدون ورود به حساب کاربری انجام شده است. برای شفاف شدن این موضوع این مثال را در نظر بگیرید: در جستجوی کلمهی apple، هدف، پیدا کردن یک سیب خوشمزه و قرمز است یا شرکت کامپیوتری؟ اگر به بینگ یا گوگل اجازه دهید از اطلاعات شما استفاده کند، بهتر به نتیجه نمیرسید؟
بهنظر میرسد گوگل هنگام جستجوی Apple (صرفنظر از اینکه کاربر به حساب گوگل خود وارد شده باشد یا بهصورت بینام جستجو را انجام داده باشد)، نتایج مشابهی را نمایش میدهد؛ اما در اینجا یک اختلاف وجود دارد: کاربر پس از ورود به حسابکاربری بینگ و جستجوی کلمهی Apple تنها تصاویر مختلفی از میوهی سیب را در تب image مشاهده میکند؛ اما گوگل حدس میزند منظور جستجو، شرکت اپل است و لوگوی آن شرکت را نمایش میدهد. هر دو موتور جستجو در شناسایی فروشگاههای اپل مجاور، یکسان عمل میکنند.
رقابت تنگاتنگی بین بینگ و گوگل بر سر جستجوی Apple وجود دارد
البته هدف از طرح این پرسشها، رقابت بینگ و گوگل نیست؛ بلکه هدف، پاسخ به این سؤال است که کاربر در ازای مبادلهی حریم خصوصی (ورود به حساب کاربری با مشخصات کامل) چه دستاوردی خواهد داشت. دادههای شخصیشده یا سفارشی معمولا برای تبلیغات درنظر گرفته میشوند، نه نتایج جستجو؛ اما زمان آن رسیده است که کاربر، حداکثر سود را از این جستجو ببرد.
بینگ تنها در یک بخش از گوگل سبقت میگیرد. برای مثال وقتی یک سؤال ساده (مثل ارتفاع برج ایفل چقدر است؟ یا لینکلن چند سال داشت؟) را بپرسید، عملکرد بینگ بیشتر مثل یک دایره المعارف خواهد بود تا موتور جستجو. بینگ به این سؤال پاسخ میدهد و با نمایش مطالب و حقایق مرتبط بیننده را به بررسیهای بیشتر تشویق میکند. گوگل هم عملکرد خوبی در این زمینه دارد. بخشی از این موفقیت به نوار جانبی سمت راست نتایج جستجوی اصلی وابسته است که اطلاعات بیشتری را نمایش میدهد.
بینگ و گوگل برای یک پرسوجوی عمومی مشابه، اطلاعات یکسانی را نمایش میدهند
حتی برای جستجوی یک عبارت عمومیتر (مثل berlin)، بینگ حقایق، تصاویر و اخبار را نمایش میدهد. گوگل هم به همین ترتیب عمل میکند و برای مثال برنامهی سفر را پیشنهاد میدهد. با اینکه در این ویژگی، بینگ عملکرد بهتری نسبت به گوگل دارد؛ اما بهطورکلی گوگل در ارائهی یک تجربهی کاربرپسند موفقتر عمل میکند.
جستجوی گوگل (سمت راست) برای کلمهی Berlin کاملتر از جستوجوی بینگ (سمت چپ) است، اما ظاهر مناسبی ندارد.
ریباس بر تلاشهای مایکروسافت از جمله ارائهی دستورالعملها و خلاصهسازی نتایج ورزشی برای متمایزساختن بینگ از دیگر موتورهای جستجو تأکید میکند. مدیریت مایکروسافت معتقد است موفقیت آیندهی بینگ به جستجوی عبارتهای متداول وابسته است، نه جستجوهای دقیق و جزئی.Bing it شاید هرگز به یک فعل متداول تبدیل نشود (برخلاف Google که به کلمه و فعلی برای جستجو تبدیل شده است، بهطوریکه افراد از عبارت Google it برای جستجوی یک موضوع استفاده میکنند). از طرفی روزبهروز به تعداد طرفداران گوگل اضافه میشود و افراد بیشتری گوگل را به موتور جستجوی پیشفرض خود تبدیل میکنند.