کسبوکارهای کوچک اگر از تکنیکهای مناسبی برای بهینهسازی موتورهای جستجو یا همان سئواستفاده کرده باشند، رتبهی خوبی در جستجوهای محلی کسب خواهند کرد. با این حال اغلب آنها دچار اشتباههای کوچکی میشوند که این روند را به تأخیر میاندازد و هزینهی زیادی برایشان خواهد داشت. در ادامهی این مقالهی زومیت به بررسی بیشتر پنج اشتباهی میپردازیم که کسبوکارهای کوچک در زمینهی سئو انجام میدهند.
اغلب صاحبان کسبوکارهای کوچک تنها بعد از راهاندازی وبسایت کسبوکار دنبال پیادهسازی تکنیکهای سئو میروند. در حالی که برنامهریزی برای بهبود رتبهی سایت و افزایش ترافیک باید پیش از طراحی وبسایت انجام شود. توسعهدهندگان وب، حتی بهترین و حرفهایترینها هم بعد از راهاندازی وبسایت تمام فاکتورهای مرتبط با بهبود سئو را لحاظ نمیکنند. بنابراین بهتر است برنامهریزی این موضوع پیش از بالا آمدن سایت انجام شود. محتوای تولید شده، معماری اطلاعات، محتوای هر صفحه، آدرس در نظر گرفته شده برای هر صفحه و مخصوصا ریدایرکت ۳۰۱ (هدایت کاربر به آدرس جدید) از جمله عواملی هستند که هنگام راهاندازی وبسایت جدید یا تغییر آن باید در نظر گرفته شوند زیرا تأثیر زیادی روی سئوی سایت میگذارند. بنابراین اگر خودتان دانش کافی در مورد این موضوع ندارید بهتر است با یک فرد متخصص مشورت کنید.
عملکرد سئو مانند سایر روشهای تبلیغات و بازاریابی مانند آگهی رادیویی و تلویزیونی نیست. گوگل و سایر موتورهای جستجو تعیین کنندهی قوانین هستند و یک سئوکار حرفهای تنها میتواند مدیریت خوبی ارائه دهد. مهارت آنها بر اساس تجربه حاصل میشود و کمک میکند عملکرد سایت تغییرات چشمگیری داشته باشد. سئوکارهای حرفهای از استراتژیهای قابل اطمینان برای بهبود رتبهی سایت و افزایش ترافیک استفاده میکنند. با این حال هیچ ضمانتی در این مورد وجود ندارد زیرا بیش از ۲۰۰ عامل مهم در الگوریتمهای گوگل دخالت دارند و هیچ انسانی نمیتواند تمام عوامل را همزمان مدیریت کند.
اهمیت سئو روز به روز بیشتر میشود و کسبوکارها هزینهی بیشتری بابت آن خواهند کرد زیرا سئو یکی از معدود روشهای بازاریابی دیجیتال است که هزینهی سرمایهی خرج شده را جبران خواهد کرد. فقط به یاد داشته باشید که استراتژیهای سئو در بلندمدت جواب میدهند و اگر دنبال گرفتن نتیجه در کوتاهترین زمان هستید بهتر است استراتژی دیگری را امتحان کنید. افرادی که برای طولانی مدت روی سئو سرمایهگذاری میکنند، بهتر از هر روش بازاریابی دیگری نرخ بازگشت سرمایه میگیرند تنها به شرطی که صبر داشته باشند.
درست است که توسعهدهندگان وبسایت با نکات پایه سئو آشنایی دارند اما یک نفر نمیتواند هم در زمینهی سئو و هم در زمینهی توسعهی وبسایت به طور همزمان مهارت داشته باشد. برای بهبود سئو باید اطلاعات زیادی جمعآوری کرد و متغیرهای زیادی را در نظر گرفت. توسعهدهندگان وب و متخصصان سئو زمینهی کاری مشترک دارند اما تخصصشان متفاوت است. بهعنوان مثال یک جراح قلب و یک چشمپزشک را در نظر بگیرید. هر دو نفر پزشک هستند اما هر کدام در زمینهی جداگانهای تخصص کسب کردهاند و وظایف متفاوتی دارند.
حتی حرفهایترین و باتجربهترین متخصصان وب نیز ابزار، تجربه و مهارت اندکی در مدیریت کمپینهای سئو دارند. توسعهدهندگان وب شاید پیشنهادهای جالب و ابتدایی برای بهبود سئوی وبسایت داشته باشند اما با استراتژیهای سطح بالای سئو آشنایی ندارند.
پیادهسازی سئو آسان نیست و به سالها تجربه برای درک و مدیریت روشهای آن احتیاج است. مخصوصا زمانی که قوانین سئو به سرعت تغییر میکنند و یا یک روش نتیجهی منفی روی سئوی سایت دارد. هیچ روش میانبری برای پیادهسازی استراتژی سئو وجود ندارد و تمام راهحلهای غیرحرفهای بعد از گذشت مدتی عملکردشان ضعیف خواهد شد. درنتیجه تکیه به روشهای میانبر تنها تلف کردن وقت، پول و انرژی است.
شرکتهای بازاریابی، متخصصان بازاریابی دیجیتال و شرکتهای توسعهدهندهی وب معمولا خدمات متفاوتی برای سئوی وبسایت ارائه میدهند. خدماتی که در قالب افزونه ارائه میشوند و عملکرد ضعیفی دارند. اگر دنبال سئوی واقعی هستید باید از متخصصان واقعی کمک بگیرید. پیشنهادهایی که بیش از اندازه خوب به نظر میرسند معمولا نتیجهی مطلوبی ندارند. اگر هزینهی استخداممتخصص سئو برایتان زیاد است سعی کنید مهارتهای خود را افزایش دهید و تنها در شرایط بحرانی از یک متخصص کمک بگیرید.
قبل از کمک گرفتن از متخصص سئو از او بخواهید استراتژی خود را در سئوی آن پیج (سئوی داخلی) و سئوی آف پیج (سئو خارجی) و سئوی تکنیکال توضیح دهد. متخصص حرفهای سئو کسی است که برنامهریزی مشخصی برای سه رکن اصلی سئو داشته باشد و بداند به هرکدام چگونه رسیدگی خواهد کرد. همچنین از آنها بپرسید از کدامیک از ابزارهای پولی سئو استفاده خواهد کرد زیرا بدون به کارگیری این ابزارها مطمئنا عملکرد موفقی نخواهد داشت. شخصی که نتواند پاسخ مناسبی به این سوالها بدهد گزینهی خوبی برای استخدام بهعنوان متخصص سئو نیست.
برای اینکه ببینید تلاشهایی که برای سئو انجام دادهاید مفید بوده یا خیر باید عملکرد چند بخش مختلف را به طور مرتب زیر نظر داشته باشید. گوگل آنالایتیکس ابزاری رایگان و بهترین راه برای شروع است. بعد از نصب این ابزار اهداف و رویدادهای متفاوتی مانند بازدید از سایت، پر کردن فرمها، ثبتنام در سایت، ورود به سایت و... را در نظر بگیرید. همچنین میتوانید از ابزارهای مختلف سئو برای دنبال کردن رتبهی سایت در طول زمان استفاده کنید. اگر بازدید سایت زیاده شده است و کاربران مجددا به سایت مراجعه میکنند احتمالا در مسیر درست قرار گرفتهاید. فارغ از تلاشهای متخصص سئو، محبوب شدن وبسایت زمانی اتفاق میافتد که یک وبسایت محتوای مناسبی برای کاربران مناسب تهیه کرده و با گذشت زمان پیشرفت کند. با در نظر گرفتن چند عامل پایه میتوان تشخیص داد آیا روش انتخاب شده جواب میدهد یا خیر. در صورت استفاده از استراتژی مناسب میتوان تأثیر آن را بعد از گذشت مدتی در تجزیه و تحلیل اطلاعات پایه مشاهده کرد.
اگر شما یک کسبوکار واقعی را اداره میکنید، ایمیل هنوز هم مهمترین راه دسترسی عمومی به افرادی است که به محصولات یا خدمات شما علاقهمندند. درحالیکه سایر استراتژیهای بازاریابی دیجیتال دائماً در حال تکاملاند، بسیاری از بازاریابان با این سؤال شخصی مواجهاند که آیا بازاریابی ایمیلی، هنوز کارایی دارد؟ پاسخ این سؤال با یک آمار ساده مشخص میشود: طبق دادههای بهدستآمده از تحقیقات موسسهی Radicati، روزانه ۱۹۶ میلیارد ایمیل در جهان ارسال میشود که ۱۰۹ میلیارد آن، ایمیلهای مرتبط با کسبوکار هستند.
به بیان ساده، ایمیل مارکتینگ یکراه پویا و قدرتمند برای ارتباط برقرار کردن با مردم است. به تجربیات خود فکر کنید. پیامهای دوستان و خانواده، در کنار پیامهایی که از شرکت ارسالشدهاند قرار دارند. بنابراین شما به مخاطبان بسیار نزدیک هستید، البته اگر اصول این استراتژی را درست رعایت کنید.
بازاریابی ایمیلی، به معنی اسپم فرستادن برای مخاطبان نیست. همچنین یک یادداشت شخصی از یک دوست صمیمی هم نیست، بلکه چیزی میان این دو است. شما با ارسال اطلاعات ارزشمند و مرتبطی که مردم را به اهدافشان نزدیک میکند، از ایمیل بهعنوان ابزاری مؤثر برای ساخت ارتباطات با مشترکین فعلی و مشتریان بالقوه استفاده میکنید.
نکته: اولین اصلی که باید به یاد داشته باشید این است: محوریت ایمیل مارکتینگ، صرفاً شرکت شما نیست، بلکه مشتریان نیز هستند. اگر این قانون طلایی را در ذهن داشته باشید، مشتریان نهتنها ایمیلهای شما را میخوانند، بلکه منتظر میمانند تا از شما خبری بشنوند.
اگر هنوز در مورد ضرورت بازاریابی ایمیلی مردد هستید، ابتدا باید درک کنید که چرا این راهکار یکی از مهمترین عناصر استراتژی نهایی بازاریابی شما است و چگونه میتوانید از آن به شیوهی مسئولانه و تأثیرگذاری استفاده کنید.
آمارهای زیر نشان میدهند که بازاریابی ایمیلی بهطور بالقوه تا چه حد کارا است:
شکی نیست که رسانههای اجتماعی ابزارهای بسیار مؤثری در استراتژی بازاریابی هستند. رسانههای اجتماعی یک کانال عالی برای تقویت ارتباط با مخاطبان هستند. اما وقتی از نرخ تبدیل صحبت میکنیم، یعنی تبدیل مخاطبان بالقوه به مشتریان حقیقی، ایمیل مارکتینگ بدون هیچ تردیدی یک کانال بیرقیب محسوب میشود. در پایان سال ۲۰۱۷ حدود ۳۳ درصد خرید آنلاین مشتریان، بهواسطهی ایمیل مارکتینگ صورت گرفته بود.
ایمیل مارکتینگ یک روش بازاریابی آسان، مؤثر و ارزان است و به صاحبان کسبوکار اجازه میدهد بدون پرداخت هیچ هزینهای (یا با هزینهای بسیار کم) به تعداد زیادی از مصرفکنندگان دسترسی پیدا کنند. برای صاحبان کسبوکارهای کوچک، این کانال بسیار اقتصادیتر از روشهای سنتی تبلیغات مثل آگهیهای تلویزیونی یا ارسال نامه است. تحقیقات مشترک مؤسسات Forrester وshop.org نشان میدهد ۸۵ درصد از خردهفروشان، ایمیل مارکتینگ را مؤثرترین تاکتیک جذب مشتری میدانند. بهعلاوه اگر شما لیست ایمیلها را بهدرستی حفظ کرده و بهروز نگهدارید، هرچه روابط نزدیکتری با مشتریان جذبشده برقرار میکنید، ROI بالاتری به دست میآورید. با افزایش نرخ پاسخ مشتریان، سریعتر و با هزینههای پایینتری (هزینه به مقیاس) تبدیل را افزایش میدهید.
در بازاریابی ایمیلی شما فهرست مخاطبان بالقوه را به چند بخش تقسیم میکنید و برای هر لیست، یک پیام مناسب ارسال میکنید که برای آنها ارزش ویژهای ایجاد میکند. درحالیکه وقتی برای شبکههای اجتماعی محتوایی را آماده میکنید، باید مخاطب را بهصورت عام در نظر بگیرید: «به همهی هواداران عزیز اعلام میکنیم که...». زمانی که از یک نرمافزار بازاریابی ایمیلی استفاده میکنید، میتوانید برای هر یک از مخاطبان عنوان جداگانهای انتخاب کنید و موضوعات خاصی را فقط برای برخی از لیستهای موردنظر ارسال کنید و درنهایت، بهصورت خصوصی به اینباکس آنها وارد شوید. تحقیقات موسسه خدمات بازاریابی Adestra در سال ۲۰۱۲ نشان میداد ایمیلهایی که خط عنوان آنها، شامل نام گیرندهی پیام است، بهاحتمال ۲۲.۲ درصد بیشتر باز میشوند.
بازهم تأکید میکنیم که ایمیلهای شما نباید حالت اسپم داشته باشند. برعکس، شما باید با استفاده از ایمیل مارکتینگ اعتماد مخاطبان را جلب کنید و سطح وفاداری آنها را افزایش دهید. این قابلیت هم در مورد مخاطبین بالقوه و هم مشتریان فعلی و حتی مشتریان قدیمی مصداق دارد. زیرا به شما فرصت میدهد با آنها مستقیماً صحبت کنید، آنهم درزمانی مناسب که برای شنیدن پیام شما، حوصله و وقت کافی دارند. اگر مخاطبان و پام خود را هوشیارانه انتخاب کرده باشید، نیازی ندارید به حریم و فضای شخصی دیگران تجاوز کنید.
این حقیقت را در نظر داشته باشید که همهی مخاطبین بالقوهی شما، میدانند چگونه با ایمیل خو دکار کنند، پاسخ بدهند و فوروارد کنند. اغلب آنها میدانند که چگونه با کلیک کردن روی لینکها ثبتنام کنند یا حتی مستقیماً خرید کنند. شما میتوانید از این مزیت برای بالا بردن ترافیک وبسایت استفاده کنید و درنهایت فروش محصول را افزایش دهید. زمانی که استراتژی کلی بازاریابی کسبوکار خود را توسعه میدهید، استفاده از ایمیل به شما اجازه میدهد نتایج را بلافاصله مشاهده کنید.
در پروسهی ایمیل مارکتینگ، هیچ بخشی بر اساس حدس و گمان پیش نمیرود. اگر از نرمافزارهای بازاریابی ایمیلی استفاده کنید، میتوانید پیگیری کنید که چه کسی ایمیل شما را بازکرده، روی چه لینکهایی کلیک شده و چه افرادی اشتراک خود را لغو کردهاند. شما میتوانید بهراحتی تصویری داشته باشید از اینکه کمپینهای ایمیل مارکتینگ چه عملکردی داشتهاند. به همین علت باید متریکهای مناسبی برای اندازهگیری کارایی ایمیلها انتخاب کنید.
بسیاری از نرمافزارها به شما اجازه میدهند ایمیلهای خود را آنالیز کنید. بهعنوانمثال تست A/B اطلاعات ارزشمندی از رفتار مخاطبین را در اختیار شما میگذارد. بهاینترتیب میتوانید بررسی کنید که مشتریان به کدامیک از این گزینهها بهتر پاسخ دادهاند: «خدمات رایگان»، «۲۰ درصد تخفیف»، «حراج/مزایدهی فوری». یا شاید آنها تمایل بیشتری برای بررسی مشخصات و معرفی محصولات شما داشته باشند. شاید هم بهتر است آنها را مطلع کنید که در ایمیلها، قرار است در مورد چه موضوعاتی صحبت کنید. تمام این گزینهها را تست کنید، پاسخها را ارزیابی کرده و استراتژی خود را اصلاح کنید.
این موضوع به امری بدیهی تبدیلشده است. همهی ما هرروز اعلانهای ایمیل خود را در گوشیهمراه چک میکنیم. زمانی که در سالن انتظار نشستهایم، در صف خرید فروشگاه ایستادهایم، یا هرگاه که وقت آزاد در اختیارداریم. تحقیقات شرکت نرمافزار بازاریابی Exacttarget نشان میدهد که ۹۱ درصد از مردم ایمیل خود را از طریق گوشی همراهشان چک میکنند. این آمار برای شبکههای اجتماعی، حدود ۷۵ درصد است. بنابراین عدم استفاده از ایمیل بهعنوان بخشی از استراتژی بازاریابی دیجیتال، به این معنی است که شما مهمترین کانالی را که اکثر مردم دنیا از آن استفاده میکنند، نادیده گرفتهاید.
پیش از اینکه خودتان را با انواع امکانات وسیع ایمیل مارکتینگ غرق کنید، به نکات ضروری یک کمپین قوی که مشتریان را خشنود میکند توجه کنید:
هر یک از مشتریان بالقوهی شما روزانه دهها و شاید صدها ایمیل دریافت میکند. بنابراین اگر برای توسعهی استراتژی وقت نگذارید، ایمیل شما بین انبوه ایمیلهای دیگر گم میشود یا حتی بدتر از آن، به پوشهی اسپمها فرستاده میشود.
شما میتوانید تنظیم یک استراتژی مؤثر را یاد بگیرید و ایمیلهایی ارسال کنید که مردم واقعاً دوست دارند آنها را بخوانند. به مراحل زیر توجه کنید:
یک ایمیل تأثیرگذار، ایمیلی است که محتوای مرتبطی را در اختیار کاربر قرار میدهد. مانند سایر تاکتیکهای بازاریابی، کارتان را با پرسونای خریداران و خواستههای آنها شروع کنید و کمپین ایمیل خود را متناسب با نیازهای مخاطبان طراحی کنید.
پیش از اینکه اهداف کمپین را تعیین کنید، باید مجموعهای از اطلاعات لازم را جمعآوری کنید. متوسط آمارهای ایمیل صنعت خود را به دست آورید و از آنها بهعنوان معیارهای اهداف استفاده کنید.
چگونه میخواهید ایمیل مخاطبان بالقوه را جمعآوری کنید؟ باید رهایی را در نظر بگیرید که مخاطبان با رضایت خاطر، اطلاعات تماس خود را در اختیار شما بگذارند.
اگر در اولین مراحل آغاز کار، تعداد ایمیلهایی که جمع کردهاید کم است، دلسرد نشوید. ساخت لیست ایمیل برای همهی کسبوکارها به زمان زیادی نیاز دارد. اگر با هر یک از مشترکین و مشتریان بالقوه رفتار فوقالعادهای داشته باشید، لیست شما سریعتر ازآنچه فکر میکنید رشد میکند.
کمپینهای مختلف، ویژگیهای متفاوتی دارند و شما نمیتوانید بدون هدف، یکی از آنها را انتخاب کنید. به این سؤالات فکر کنید: آیا میخواهید خبرنامهی هفتگی ارسال کنید؟ آیا میخواهید اعلامیهی محصولات جدید را به اشتراک بگذارید؟ کدامیک از پستهای وبلاگ، ارزش بیشتری برای به اشتراکگذاری دارند؟ راهی را انتخاب کنید که ارزش بیشتری برای مشتریان ایجاد میکند. بهعلاوه شما باید انواع محتوای ایمیلهای خود را به چند گروه تقسیم کنید تا مخاطبان در هر گروهی که دوست دارند نامنویسی کنند.
تصمیم بگیرید که در چه فواصل زمانی میخواهید ایمیل ارسال کنید. این تاریخها را پیشاپیش به مخاطبان اعلام کنید تا منتظر پیامی که دریافت میکنند، باشند. به این برنامهی زمانی متعهد بمانید، زیرا نظم و تعهد شما گام اول اعتمادسازی است.
همانطور که میدانید، بازاریابها همهچیز را اندازهگیری میکنند. باریکبینی و دقت عمل در مورد هر یک از متریکهای کلیدی، به شما کمک میکند تغییرات کوچکی در استراتژی خود ایجاد کنید که به نتایج چشمگیری منتهی میشوند.
یکی از مهمترین مراحل اجرای ایمیل مارکتینگ، جمعآوری لیست ایمیل افرادی است که به محصولات برند شما علاقه دارند و میخواهند خبری از کسبوکار شما بشنوند.
راههای خلاقانهی زیادی برای ساخت لیست ایمیلها وجود دارد، که البته خرید فهرست ایمیل یکی از آنها نیست! (هرگز این کار را انجام ندهید.) اگر به لحاظ تاکتیکی به هدفمان نگاه کنیم، فراهم کردن لیست به دو عنصر کلیدی منتهی میشود. عناصری که تعداد مشترکان شما را افزایش میدهند عبارتاند از آهنربای لید و فرمهای opt-in.
آهنربای لید دقیقاً همان چیزی است که از نامش پیدا است: آنچه که مشتریان بالقوه را به لیست ایمیلهای شما جذب میکند و معمولاً در فرم یک «پیشنهاد رایگان» عرضه میشود. ازآنجاکه مردم تمایلی ندارند بدون هیچ دلیلی اطلاعات خود را با شرکتها به اشتراک بگذارند، شما باید چیزی پیشنهاد دهید که برای آنها ارزشی ایجاد کند. درواقع لید مگنت باید مرتبط و مفید باشد و زندگی مشتریان بالقوه را راحتتر کند. برخی از گزینههای رایج عبارتاند از:
به یاد داشته باشید که آهنربای شما، باید با مشتریان بالقوه مرتبط باشد. برای اینکه مطمئن شوید پیشنهاد ارزشمندی به مخاطبان ارائه میکنید، به دستورالعملهای زیر توجه کنید:
۱- پیشنهادی راهحل محور و قابلاجرا ارائه دهید: اطلاعاتی کاربردی را در اختیار مخاطبان بگذارید که برخی از مشکلات آنها را حل میکند، یا راهحلی واقعبینانه برای دستیابی به اهداف را پیش روی آنها میگذارد.
۲- اطمینان حاصل کنید که ابزار پیشنهادی، بهراحتی قابلاستفاده است: لید مگنتها باید در قالب دیجیتال ارائه شوند. صرفنظر از اینکه چه گزینهای را در نظر گرفتهاید (یک فایل PDF، یک صفحه وب، یک ویدیو و یا هر ابزار و تسهیلاتی) مشتریان بالقوه باید بهراحتی آن را مورداستفاده قرار دهند.
۳- محتوای آیندهی خود را در پیشنهاد فعلی لحاظ کنید: هیچچیز بدتر از این نیست که کاربران، با اندیشهی یک پیشنهاد عالی در وبسایت شما ثبتنام کنند و بعداً تنها یک محتوای ناامیدکننده دریافت کنند. اطمینان حاصل کنید که پیشنهاد شما، باارزشی که در آینده به مخاطبان ارائه میکنید همسویی دارد. در غیر این صورت اعتبار برند خود را در معرض ریسک قرار میدهید.
۴- پیشنهاد جذاب خود را طوری تنظیم کنید که سنگ بنای محصولات یا خدمات غیر رایگان شما باشد: هدف اصلی این است که اعضای لیست ایمیل، در آینده برای محصولات شما پول بپردازند. شما با ارائهی یک محتوای رایگان، میخواهید ارزشی را که شرکت عرضه میکند نشان دهید. بنابراین هر گزینهی رایگان باید مشتریان بالقوه را به سمت محصولات اصلی هدایت کند.
۵- پیشنهاداتی ارائه کنید که با هر مرحله از سفر مشتری ارتباط داشته باشد: شما باید بدانید که هر لید یا مخاطب بالقوه، در کدام مرحله از سفر خریدار قرار دارد و بر این اساس پیشنهاداتی متفاوت را که به آنان ارائه کنید. بسته به نوع محتوایی که مورد استقبال هر گروه از مخاطبان قرار میگیرد، میتوانید نکات زیادی در مورد ذهنیت آنها دریابید.
فرم Opt-in نشاندهندهی این است که چگونه از اطلاعات مشتریان استفاده میکنید تا آنها را به لیست خود جذب کنید.
طراحی جذاب و هدر قابلتوجه: فرم شما باید برندسازی شده، جذاب و متمایز از سایر بخشهای صفحهی وبسایت باشد، بهطوریکه بازدیدکنندگان را به سمت پیشنهاد شما سوق دهد.
یک کپی از پیشنهاد مربوطه را ارائه کنید: گرچه هدف شما این است که بازدیدکنندگان اطلاعات خود را به فرم وارد کنند، ولی نباید بههیچوجه قصد فریب آنها را داشته باشید. هرگونه اطلاعاتی که در فرم خود نمایش میدهید، باید مثالی واقعی از پیشنهاد شما باشد.
فرم خود را برای تائید دومرحلهای تنظیم کنید: ممکن است فکر کنید که این اقدام، بازدهی جذب مخاطبان را پایین میآورد. ولی تحقیقات نشان میدهد که مشتریان opt-in تائید شده را ۲.۷ برابر بیشتر معتبر میدانند.
اطمینان حاصل کنید که فرم شما خوب عمل میکند: پیش از اینکه فرم طراحیشده را به جریان بیندازید، خودتان تجربهی کاربران را امتحان کنید. دوباره بررسی کنید که فرم همانطور که مدنظر بوده طراحیشده، صفحهی تشکر از مخاطب درست نمایش داده میشود و پیشنهاد شما، همانطور که وعده داده بودید تحویل داده میشود. فرم opt-in یکی از نخستین تجربههای مخاطبان بالقوه از برند شما است، پس آن را حرفهای، مثبت و برازنده تنظیم کنید.
حالا یک لیست قوی از ایمیلهای مشترکین و مشتریان بالقوه ایجاد کردهاید که منتظر خبرهای شما هستند. اما چگونه میتوانید مطمئن شوید که ایمیلهای شما به پوشهی اسپم فرستاده نمیشوند، یا حتی بدتر از آن، در بلاک لیست قرار نمیگیرند؟ هدف شما از ارسال هر ایمیل این است که مخاطب بیشتری جذب کنید و در این راه، قالببندی ایمیل شما بیش ازآنچه فکر میکنید اهمیت دارد. به این نکات توجه کنید:
در این مرحله، شما لیست طولانی خود را به چند زیرگروه تقسیم کمی کنید که هر یک از آنها، ویژگیهای منحصربهفرد، ترجیحات و نیازهای مشترکین را منعکس میکند. اما چرا باید لیست خود را بخشبندی کنید؟
هر یک از افرادی که اطلاعات ایمیل خود را در اختیار شما گذاشته، نا حد خاصی آمادگی دارد که به مشتری حقیقی شما تبدیل شود (هدف نهایی). اگر شما یک کوپن تخفیف برای مشترکینی ارسال کنید که حتی نمیدانند چگونه مشکل خود را تشخیص بدهند، بهاحتمالزیاد مشتریان آتی خود را از دست خواهید داد. زیرا درواقع از یک مرحلهی مهم (اعتمادسازی) بدون توجه رد شدهاید. هرچه لیست خود را دقیقتر تقسیمبندی کنید، بیشتر اعتماد مخاطبان بالقوه را جذب میکنید و در مراحل بعد «تبدیل» آنها آسانتر خواهد بود. بهعلاوه، ایمیلهایی که بهدرستی گروهبندیشدهاند، ۵۵ درصد از درآمد کل را تولید میکنند.
برخی از معیارهایی که به شما در بخشبندی لیست کمک میکنند عبارتاند از:
درواقع شما میتوانید لیست خود را به هر طریق که میخواهید گروهبندی کنید. فقط مطمئن شوید که هر گروه، از ویژگیهای منحصربهفردی برخوردار است.
حالا شما میدانید به چه افراد پیام میدهید و چه چیزهایی برای آنها مهم است. بنابراین شخصیسازی کردن ایمیلها، مخصوصاً به کمک نرمافزارهای ایمیل مارکتینگ، پروسهی بسیار سادهتری است. درست است که هر ایمیل را برای بیش از ۱۰۰ نفر تنظیم میکنید، ولی لزومی ندارد مخاطبان شما به این امر پی ببرند. نکتهی مهم این است که بازدهی ایمیلهای شخصیسازیشده ۲۶ درصد بالاتر از سایر ایمیلها و نرخ کلیک آنها ۱۴ درصد بیشتر از سایرین است. مراحل زیر در شخصیسازی ایمیلها به شما کمک میکند:
اتوماسیون آخرین مرحلهای است که تمام لیست گروهبندیشدهی شما را به جریان میاندازد. به عبارتی پسازاینکه زیرگروههای خاص را تشکیل دادید، ایمیلها را بهصورت خودکار ارسال کنید. سرویسهای زیادی وجود دارند که میتوانید از آنها برای خودکارسازی بهره بگیرید. این سرویسها معمولاً به دو گروه تقسیم میشوند:
این سیستمها، به دنبال اقدامی خاص، بهطور خودکار مجموعهای از ایمیلها را ارسال میکنند. بهعنوانمثال زمانی که یک شخص کتاب شما را دانلود میکند. همانطور که پیشازاین در مورد چگونگی ویرایش متن ایمیل صحبت کردیم، حالا باید تصمیم بگیرید که چگونه میخواهید ایمیلها را بفرستید: هرچند روز، چند هفته یا حتی چند ماه. نکتهی مثبت «پاسخ خودکار»، این است که شما میتوانید برنامه را تنظیم کنید و آن را رها کنید. هر کاربری که بخشی از Autoresponder شما است، هر ایمیلی را که به مجموعه اضافه کنید دریافت میکند.
گردش خودکار در حقیقت یک گام جلوتر از پاسخ خودکار است و اجرای کلیدی آن عبارتاند از: معیار ثبتنام یا هر اقدامی که کاربر را برای گردش خودکار واجد شرایط میکند، هدف یا اقدامی که کاربر را از گردش خودکار خارج میکند.
ابزارهای گردش خودکار، بهصورت هوشمند درمییابد که آیا یک کاربر ایمیل را بازکرده یا پیشنهادی را دریافت کرده است و سپس بر اساس این رفتار مجموعهای از اقدامات را انجام میدهد. به این معنی که میتواند مجموعهای از ایمیلها را ارسال کند یا حتی بر مبنای آنچه کاربر انجام میدهد، یک مرحله از چرخهی عمر مشتری را تغییر دهد.
تفاوت اصلی گردش خودکار و پاسخ خودکار این است که گردش خودکار، بهصورت هوشمند عمل میکند. این ابزارها میتوانند مراحل یا مسیر مجموعه ایمیلهای خودکار را بر اساس چیزی که مشتری مفید میداند، تغییر دهند. درحالیکه در سیستم پاسخ خودکار، یک کاربر مجموعهای خاص از ایمیلها را در فواصل زمانی مشخص و صرفنظر از اقدامات یا ترجیحات دیگر، دریافت میکند.
قبل از شروع این مبحث، بهتر است که به طور کامل با پایه و اساس بحث شدامد و بازدید سایت آشنا شوید. در توضیح خیلی ساده این باره که هرکسی میتواند آن را بازگو کند، میتوان گفت که کسب بازدید یا شدامد سایت یعنی زمانی که بازدیدکنندگان و کاربران وارد سایت شما شوند. هر ورود برابر است با یک بازدید. اما هر ورود به منزله کسب یک بازدید اغلب نیست. معمولاً بازدیدها بر بنیاد IP کاربران شمرده میشوند و ملاک اصلی رتبهبندیها نیز بر پای بست، همین شمارش به چهره روزانه است.
در ضمن، این تنها کاربران اینترنتی نیستند که شدامد سایت شما را افزایش میدهند؛ بلکه رباتها و ابزارهای آنلاین دیگری هم هستند که چنین بازدیدهایی رقم میزنند. این تعریف بسیار ساده با ظاهر فریبندهای که دارد مایه شده الی اشتباهی زیاد رایج گریبانگیر وبمسترهای معاصر شود. افزایش ترافیک سایت اغلب این افراد حتی افراد باتجربهتر، تمام تمرکز و انرژی خود را به منظور "کسب بازدید" میگذارند. اما همانطور که ما بارها و بارها گفتیم، در بحث بازاریابی آنلاین، هیچوقت کمیت بر کیفیت اولویت نخواهد داشت. این طرز فکری که اکثر وبمسترها با آن درگیر هستند، فقط بحث جذب "بازدید" است نه "بازدیدکننده واقعی" و همین مسئله باعث میشود الی تلاشهای پیوسته این کسان آنطور که باید نتیجه نداشته باشد.
با این توضیحات باید گفت که تمرکز اصلی شما نباید فقط روی تعداد بازدیدهای کسب شده باشد، بلکه باید روی مسئله نرخ تبدیل تمرکز کنید. مسلماً هرچه بازدیدهای کسب شده بیشتر باشد، بخت افزایش نرخ تبدیل نیز اغلب میشود. در جستار بازاریابی اینترنتی، نرخ تبدیل یا Conversion Rate به نرخ تبدیل شدن کاربران و بازدیدکنندگان معمولی به مشتری گفته میشود. درنتیجه تمام تمرکز شما باید روی این مسئله باشد. در غیر این چهره حتی اگر میلیونها بازدید هم داشته باشید، سودی برای شما هستی نخواهد داشت. مگر اینکه از کسب بازدید فقط به قصد دریافت سفارش تبلیغات نمایشی کاربرد کنید.
بنابراین، مسئله قبل روی ما این است؛ چطور کاری نماییم که وبسایت ما قابلیت جذب بازدیدهای منجر به افزایش نرخ تبدیل را داشته باشد؟ در پیوستگی به این مسئله میپردازیم و راهکارهای پسندیده برای محققسازی این باره را بررسی خواهیم کرد.
مهم نیست که برای مصرف عادی یا حرفهای دنبال دوربین میگردید؛ در این مطلب برای هر هدفی دوربین مناسب وجود دارد.
آخرین نسخهی این دوربین(یعنی RX100 VI) از بهترینهای نوع خود محسوب میشود اما تا حدودی قیمتش بالاتر از بقیه موارد است. اما خبر خوب اینجا است که RX100 همچنان در بازار موجود است و علیرغم نداشتن برخی از قابلیتهای نسخههای جدیدتر، همچنان دوربینی باکیفیت و ارزانقیمت محسوب میشود. سنسور ۱.۰ اینچی این دوربین تصاویر بسیار با کیفیتی تهیه کرده و قدرت زوم بالایی دارد. بنابراین استفاده از این دوربین برای سفر، یک انتخاب بسیار مقرون به صرفه است.از عرضهی اولین دوربین مطرح و کوچک سونی مدت زیادی میگذرد، اما همچنان هم این دوربین یک گزینهی مناسب برای عکاسی محسوب میشود.
اگر قیمت را در انتخاب خود لحاظ کنید، این دوربین در میان DSLRها بهترین است و علیرغم ضعفهای سختافزاری، برای کاربران تازهکار بهترین امکانات را در اختیار دارد. سنسور ۲۴MP APS-C این دوربین به آسانی تصاویر بسیار باکیفیتی را ثبت میکند و در کنار باتری قوی و لنزهای متعدد، گزینهای عالی برای تازهکاران(یا افراد با استفادهی غیرحرفهای) است.
این دوربین مشهور هنوز هم مطرح است و قابلیت زوم بسیار بالایی را در اندازهی کوچک خود جا دادهاست. همچنین این دوربین هم به صورت اتوماتیک و تنها با یک فشار، و هم به صورت حرفهای و دستی قابل استفادهاست و برای هر سلیقهای چیزی برای ارائه دارد.
این دوربین برای افراد تازهکار بسیار مناسب است و مشخصات نهچندان قوی خود را با قیمتی ارزان جبران میکند. لنز ۱۸MP این دوربین مقداری قدیمی شدهاست و فوکوس آن نیز کمی کند است، اما قیمت آن به عنوان یک DSLR که در حد یک دوربین کوچک معمولی است آن را به گزینهای مناسب تبدیل می کند. ضمنا لازم به ذکر است که این دوربین از نسخهی جدیدتر EOS 4000D نیز بهتر است.
امروزه مدلهای D5500 و D5600 به عنوان جایگزینهای این دوربین عرضه شدهاند. اما این دوربین نکات مشترک زیادی با نسخههای جدیدتر دارد و از سنسور سیستم فوکوسی مشابه بهره میبرد. همچنین این دوربین نبود صفحهی لمسی را به نوعی با GPS جبران میکند و باتری آن همچنان طول عمر بهتری از بسیاری دوربینهای دیگر دارد. درمجموع شاید این دوربین بهترین و آخرین DSLR نباشد، اما همچنان یک خرید خوب محسوب میشود.
نسخهی A7 III این دوربین از دستگاههای مورد علاقهی ما است که قدرتی بالا را با قیمتی بسیار مناسب به کاربران عرضه میکند. اما اگر آن دوربین به بودجهی شما نمیخورد، نگران نباشید و به سراغ نسخهی قبلی بیایید و علیرغم فقدان برخی قابلیتها،هنوز هم قوی و باکیفیت محسوب میشود و سنسوری ۲۴.۳مگاپیکسلی داشته و در زمینهی فوکوس و لرزهگیری بینظیر است. از نظر راحتی این دوربین به نسخهی جدید خود نمیرسد ولی قیمت مناسب آن را میتوان دلیلی برای نادیده گرفتن این مورد دانست. شاید این دوربین از دیگر موارد این لیست گرانتر باشد، اما به شما قول میدهیم که با توجه به قابلیتهای خود، یک گزینهی عالی محسوب میشود.
گول قیمت پایین این مورد را نخورید چرا که قابلیتهای بسیار خوبی در خود دارد. زوم این دستگاه تا ۶۰ برابر است و امکان تصویربرداری غیراتوماتیک و با فرمت Raw را نیز دارد و با توجه به سنسور خود، تصاویر قابل قبولی ارائه میدهد. البته این دوربین چندین قابلیت اتوماتیک را نیز در خود داشته و برای استفادهی سطح آماتور بسیار مناسب است.
Surface Go یک تبلت باکیفیت برای هنرمندان است. اگرچه در این دستگاه نمیتوان به ساخت آثار سهبعدی پرداخت، اما میتوان آن را یک نمونهی عالی برای کارهای دوبعدی و وابسته به فوتوشاپ دانست. اندازهی کوچک و طرح باکیفیت آن نیز برای ترغیب کاربران بسیار موثر واقع شدهاست.
اگر شما نیز این دستگاه را برای کارهای گرافیکی خود انتخاب کردهاید، بد نیست به این لیست از ابزار کمکی نگاهی بیندازید.
Surface Pen: از جملهی این ابزارها است که ۴۰۹۶ سطح متفاوت برای حساسیت به فشار دارد و برای سایهزدن نیز کاملا مناسب خواهد بود. ضمنا خود Surface Go هم بخشی برای نگهداری قلم دارد و بدینترتیب مشکلی در حمل آن نخواهید داشت. این قلم از باتریهای AAAA پشتبیانی میکند و تا مدت بسیار زیادی به باتری جدید نیاز نخواهد داشت.
Surface Keyboard: هم برای افزودن متن و نیز استفاده از دکمههای میانبر نرمافزارها ابزاری بسیار کارآمد است و به صورت کابلی و بلوتوث قابل استفاده است. کیبورد Surface کاملا با ظاهر خود دستگاه هماهنگی دارد و زیبایی خاصی به آن میبخشد. برای کسانی که از برنامههایی همچون فتوشاپ یا ایلوستریتور استفاده میکنند، داشتن یک صفحه کلید عالی مسئلهای حیاتی به شمار میرود.
Surface Dial : نیز به کاربران Photoshop و Skeychable توصیه میشود. این وسیله میتواند به عنوان جایگزینی برای کیبورد در استفاده از میانبرها باشد و همچنین برای تغییر اندازهی قلم، زاویهی صفحه و چندین مورد دیگر کاربرد دارد. توصیه میکنیم که در صورت علاقه به این وسیله، قبل از خرید، از پشتیبانی آن توسط نرمافزار مورد نظرتان اطمینان حاصل کنید.
Huion Artist Glove : دستکشی مخصوص طراحان گرافیک است. دستکشی که در طراحیها بیش از آنچه فکرش را کنید به شما کمک خواهد کرد تا تفاوت میان طراحی با مداد و طراحی با تبلت را کمتر حس کنید.
Zodiac Surface Pen Tips : را میتوان جایگزینی ارزان برای قلم مایکروسافت به حساب آورد. البته لازم به ذکر است که آنها به تدریج دچار استهلاک شده و نیاز است چند وقت یکبار اقدام به تعویض آنها نمایید. اما در نهایت میتواند برای آن دسته از کاربرانی که نمیخواهند قلم گران قیمت سرفیس را خریداری کنند، گزینهای بسیار خوب به نظر میرسد. البته به طور کلی کاربریهای متفاوتی را میتوان برای این قلم خاص متصور شد که سرعت بیشتری برای انجام بعضی امور گرافیکی به کاربر خواهد داد.
Mistify Natural Screen Cleaner: برای حفظ تمیزی صفحهی تبلت ضروری است. شما میتوانید این پاککنندهها که هر یک دستمال مخصوص نیز با خود به همراه دارند را با قیمتی ارزان بخرید.
Anker USB-C Hub: مشکل کمبود پورتهای تبلت را از بین میبرد و اتصال آن به دیگر وسایل را تسهیل میکند. این ابزار حاوی پورت USB 3.0، HDMI برای پروژکتور، پورت SD برای دوربین و یک پورت USB-C است. در کنار این وسیله یک کیف مخصوص عرضه میشود که انتقال آن را آسانتر میکند. با توجه به تنوع ابزارهایی که یک گرافیست باید به دستگاه متصل کند، داشتن پرتهای اضافه از اهمیت بالایی برخوردار است.